کنترل بیولوژیک شته
شتهها متعلق به خانواده آفیدیده (Aphididae) هستند و تعدادی از آنها از مهمترین آفات محصولات گلخانهای محسوب میشوند. مهمترین دشمنان طبیعی شتهها زنبورهای پارازیتوئید خانواده آفی دیئیده(Aphidiidae) هستند که در برخی از منابع بعنوان زیر خانوادهها آفیدئینه (Aphidiinae) از خانواده براکونیده (Braconidae) ذکر میشود. در این خانوادهها تعدادی از گونهها از جنسهای مختلف مانند زنبورهای جنس پروان(Proan) ، لایزیفلبوس(Lysiphlebus) ، افدروس (Ephedrus) و تریاکسیس (Trioxys) وجود دارند که صرفاً پارازیتوئید گونههای مختلف شتهها هست
بطور کلی زنبورهای پارازیتوئید خانواده آفیدیده به طول حدود 2 تا 3 میلیمتر و عموماً به رنگ سیاه هستند. این زنبورها بعد از جفت گیری تخمشان را در داخل بدن شتهها قرار میدهند و بصورت ایندو پارازیتوئید یا پارازیتوئید داخلی لاروهایشان در داخل بدن شتهها رشد و نمو میکنند تا اینکه به مرحله حشره کامل برسند. بعد از رشد و نمو کامل لارو در داخل بدن شته و تبدیل به شفیره، بدن شته بصورت مومیایی و به رنگ زرد تا قهوهای بنظر میرسد. درحالیکه بدن شتههای دیگر پارازیته شده توسط برخی از زنبورهای پارازیتوئید به رنگ سیاه درمیآید. همچنین زنبور کامل همانند زنبورهای پارازیتوئید شپشکها بعد از رشد و نمو کامل لارو با ایجاد یک سوراخ در پوست بدن شته، از آن خارج میشود. بطور کلی در شرایط معمولی و دمای حدود 25 تا 30 درجه سانتیگراد، مرحله زندگی این زنبورها حدود 15 تا 20 روز به طول میانجامد.
خانواده آفلینیده (Aphelinidae) از دیگر زنبورهای پارازیتوئید شتهها هستند که از نظر اندازه کوچکتر از زنبورهای خانواده آفیدئیده هستند و طول بدنشان عموماً حدود یک میلیمتر است. در این خانواده گونههای آفلینوس (Aphelinus) و آفلینوس آسیکیس (Aphelinus asychis) از پارازیتوئیدهای شتهها محسوب میشوند و از نظر بیولوژیک بسیار شبیه به زنبورهای خانواده آفیدئیده میباشند. با این تفاوت که بعضی از گونههای زنبورهای خانواده آفیلینیده (Aphelinidae) اِکتوپارازیتوئید هستند یعنی تخمشان را روی بدن شتهها قرار میدهند تا لاروشان بصورت خارجی از بدن شتهها تغذیه کنند.
گروه دیگری از دشمنان طبیعی شتهها، شکارگرها هستند. در بین آنها پشهای از خانواده سسیدومیئیده (Cecidomyiidae) به نام آفیدولتسآفیدومیزال(Aphidoletes aphidomyzal) از مهمترین شکارگرهای شتهها است که در شرایط گلخانهای برروی گیاهان زینتی بعنوان عامل کنترل بیولوژیک تکثیر و رهاسازی میشود. طول بدن این پشه حدود 2 میلیمتر است و در جنس ماده شاخکها کوتاه است. نرها دارای شاخکهای بلند و نخی بوده و پاهای نسبتاً بلند و بدن بسیار ظریفی دارند. طول عمر حشرات کامل حدود یک هفته است. حشرات کامل عموماً از عَسَلکی که از شتهها ترشح میشود که در واقع شیره گیاهی تغذیه میکنند و تخمهایشان را روی برگ گیاهان در داخل جمعیت شتهها قرار میدهند و بعد از خارج شدن از لارو شروع به تغذیه از مراحل مختلف شتهها میکنند.
گروه دیگری از دشمنان طبیعی شتهها، شکارگرها هستند. در بین آنها پشهای از خانواده سسیدومیئیده (Cecidomyiidae) به نام آفیدولتسآفیدومیزال(Aphidoletes aphidomyzal) از مهمترین شکارگرهای شتهها است که در شرایط گلخانهای برروی گیاهان زینتی بعنوان عامل کنترل بیولوژیک تکثیر و رهاسازی میشود. طول بدن این پشه حدود 2 میلیمتر است و در جنس ماده شاخکها کوتاه است. نرها دارای شاخکهای بلند و نخی بوده و پاهای نسبتاً بلند و بدن بسیار ظریفی دارند. طول عمر حشرات کامل حدود یک هفته است. حشرات کامل عموماً از عَسَلکی که از شتهها ترشح میشود که در واقع شیره گیاهی تغذیه میکنند و تخمهایشان را روی برگ گیاهان در داخل جمعیت شتهها قرار میدهند و بعد از خارج شدن از لارو شروع به تغذیه از مراحل مختلف شتهها میکنند.
طول بدن لارو سن اول در حدود 3/0 میلیمتر و لاروهای کامل حدود دو تا سه میلیمتر هستند. لاروهای اولیه از پوره سنین اول شتهها و لاروهای کامل از کلیه مراحل مختلف شتهها تغذیه میکنند. مرحله جنینی آنها حدود 2 تا 3 روز طول میکشد و بطور کلی این پشهها حدود 60 گونه از شتهها را مورد تغذیه قرار میدهند، به عبارت دیگر پلیفاژ(Polyphage)هستند.
از دیگر شکارگرها که برای کنترل شتهها مورد استفاده قرار میگیرند بالتوریهای خانواده کرایزوپیده (Chrysopidae) مخصوصاً گونهای بنام کرایزوپرلاکارنئا(Chrysoperla carnea) است. این گونه تخمهایش را که دارای ساقهای بوده، در زیر یا روی سطح برگ گیاهان قرار میدهد و بعد از آنکه لاروها خارج شدند با قطعات دهانی مکنده خودشان به تغذیه از شتهها میپردازند. (بر خلاف کفشدوزکها که تمام بدن شته را مورد تغذیه قرار میدهند این بالتوریها با قطعات دهانی مکنده خودشان محتویات بدن شتهها را مورد تغذیه قرار میدهند و پوست یا جسد آنها را استفاده نمیکنند.)
سپس در زیر برگ گیاهان در داخل یک پیله ابریشمی تبدیل به شفیره میشوند که بعد از سپری شدن مرحله شفیرگی که ممکن است حدود یک تا دو هفته طول بکشد حشرات کامل ظاهر میشوند.
از دیگر دشمنان طبیعی شتهها، سنهای خانواده آنتوکوریده (Anthocoridae)هستند. سنها از راسته همیپترا مخصوصاً گونههایی از جنس اوریوس (Orius) مانند اوریوس ایندیسیوس(Orius indisiosus) از شتهها در گلخانهها و روی گیاهان زینتی تغذیه میکنند.
این سنها هم مانند بالتوریها دارای قطعات دهانی زننده مکنده هستند و خرطوم و استایلِتهای مربوط به آروارههای بالا و پایین خود را داخل بدن شتهها فرو میکنند و محتویات و مایع بدن شتهها را مورد تغذیه قرار میدهند.
از دیگر دشمنان طبیعی شتهها که احتمالاً اکثر مردم آنها را در طبیعت مشاهده کردهاند کفشدوزکها هستند. گونههایی از کفشدوزکها مانند کفشدوزک هفت نقطهای ککسینلا سپتمپونکتاتا (Coccinella septempunctata) و هیپودامیا وریهگاتا (Hyppodamia variegata) هم در مرحله لاروی و هم در مرحله حشره کامل از شتهها تغذیه میکنند و از عوامل مهم کنترل بیولوژیک شتهها هستند.
عموماً کفشدوزکها طیف وسیعی از شتهها را مورد تغذیه قرارمیدهند و از یک گونه خاص از شتهها تغذیه نمیکنند. اگر در محیط گلخانهای فقط 2یا 3 نوع کفشدوزک رها شود تمام شتهها را از بین میبرند. بطوریکه کفشدوزک 7نقطهای حدود 50 نوع شته را تغذیه میکند یا به عبارت دیگر پلیفاژاست.
گروه دیگری از دشمنان طبیعی شتهها، قارچها هستند. قارچورتیسیلیوم لیکانی(Verticilium lecanii) به عنوان یکی از عوامل مهم کنترلبیولوژیک شتهها بصورت تجارتی تکثیر میشود و مورد استفاده قرار میگیرد. اسپورهایاین قارچ در محیطهای گلخانهای میباشند و بعد از اینکه اسپورها در محیط مرطوبجوانه میزنند مسیلیومهایشان وارد بدن شتهها شده که باعث از بین رفتن آنهامیشود.
اتشک گلابی winslow et al . ( burrill) Erwinia amylovoa
بیماری فایبر بلایت (fire blight)یا اتشک گلابی یکی از مهم ترین بیماری های درختان گلابی در امریکا و اروپا و بعضی دیگر از کشورهای جهان هست .استاد توماس بوریل ، استاد دانشگاه ایلینویس امریکا اولین باردر سال 1878 ثابت نمود که عامل بیماری فایبر بلایت سیب و گلابی یک نوع باکتری به نام erwinia amylovora می باشد در واقع این اولین بیماری های باکتریائی است که دردنیا شناخته شده است .سالها بود که این بیماری به عنوان یک بیماری قرنطینه ای در ایران مطرح بود ولی اولین بار در بهار 1368 بیماری مزبور توسط ذاکری و شریف نبی از منطقه برغان کرج جمع اوری و پس از اثبات عامل بیماری در دهمین کنگره گیاه پزشکی ایران گزارش گردید .بیماری در حال حاضر در نواحی قزوین و کرج ،ارومیه ، تبریز ، در زنجان بر روی گلابی ، به و سیب وجود دارد و باید تلاش نمود تا از انتشار ان به سایر مناطق جلوگیری به عمل می اید .
علائم بیماری :
اولین علائم بیماری 2_3 هفته پس از باز شدن گلها ، روی گلها ی الوده ظاهر می شود ، گلها ابسوخته شده و سریعا چروکیده و به رنگ قهوه ای متمایل به سیاه در می ایند . در اثر گسترش بیماری رشد میوه به تاخیر می افتد و بیماری از طریق دمگل به شاخه های جوان گسترش یافته و از این طریق برگها نیز مبتلا می شوند و قهوهای متمایل به سیاه شده و اویزان شده و می میرند
عامل بیماری :
باکتری عامل بیماری میله ای شکل به ابعاد 2_8/1*1/1-1 میکرومتر دارای کپسول ، گرم منفی ، کاتالاز مثبت ، 8-1 تاژک محیطی می باشد . باکتری از نوع هوازی اختیاری است
مبارزه :
برای مبارزه اساسی با بیماری فایبر بلایت عملیات متعددی بایستی انجام گیرد .در طول زمستان تمام شاخه ها ، ساقه ها و در صورت لزوم تمامی درخت را حداقل ده سانت پائین تر از نقاط عفونت یافته بایستی قطع کرده و سوزاند .در تابستان هم بریدن سر شاخه و شاخه های الوده از نظر کاستن ماده تلقیح اهمیت دارد . اما باکتری ها در تابستان فعالند و دقت لازم بایستی به عمل اید تا از سرایت انها به شاخه های سالم جلو گیری شود .قطع شاخه ها بایستی حدود 30 سانت پائین تر از نقطه عفونی انجام شود . وسایل کار را بایستی با اسفنجی که در محلول 10% کلرور مس یا در محلول کلرورمرکوری و سیانور مرکوری اغشته شده ضدعفونی کرد . از سیانور جیوه می توان برای ضد عفونی محل های قطع شاخه ها نیز استفاده کرد.
چون توسغه فایبر بلایت در بافتهای جوان و سریع الرشد بیشتر است ، بایستی روشی اتخاذ کرد که به رشد متعادل گیاه کمک کرد . در این زمینه از کود متعادل می توان استفاده کرد و اجتناب از کود های ازته که رشد سریع را باعث می شود و همچنین هرس شدید اهمیت دارد . یک برنامه صحیح مبارزه با حشرات هم برای جلوگیری از انتقال باکتری کمک می کند . اگر چه هیچ یک از واریته های گلابی یا سیب در برابر این بیماری مصون نیستند ولی اختلاف فاحشی بین حساسیت واریته های مختلف وجود دارد ، بنابراین در نواحی که اهمیت زیادی دارد و در باغ های جدید الاحداث فقط از واریته هائی بایستی استفاده کرد که حداکثر مقاومت را به باکتری دارا باشند
مبارزه کامل با فایبر بلایت به وسیله مواد شیمیایی فقط موقعی امکان پذیر است که کلیه نکات بالا رعایت شود . سمپاشی زمستانی با سولفات مس (5/0 کیلوگرم در 100 لیتر اب ) قبل از باز شدن جوانه ها یا با مخلوط بردو (12-12-100) که همراه با 2% روغن قابل اختلاط در اخرین مراحل قبل از باز شدن جوانه تا حدودی در مبارزه موثر است . بردو (2_6_100) یا استرپتومایسین 50 تا 100 قسمت در میلیون تنها سموم موثری هستند که می توان به شکوفه ها پاشید .بردو را بایستی در شرایطی که سریعا خشک شود به شکوفه ها پاشید تا حتی الامکان به میوه اسیب نرسد . استرپتومایسین به طور سیستمیک عمل می کند و بایستی هنگامی مصرف شود که حرارت ماکزیمم بالاتر از 18 درجه بوده و یا این که هنگام شب مصرف شود . هر دو این شرایط به جذب استرپتومایسین به داخل گیاه کمک می کند . ار 1 تا 4 بار محلول پاشی با استرپتومایسین برای مبارزه کامل احتمالا ضروری است.
Apple (Malus domestica) with fire blight (Erwinia amylovora