گیاهپزشکی۸۴ باهنر کرمان

گیاهان و دانشجویان

گیاهپزشکی۸۴ باهنر کرمان

گیاهان و دانشجویان

دستگاههای دورکننده‌ی اولتراسونیک حشرات و جوندگان

چند سالی است که در بازار دستگاههایی الکتریکی عرضه می‌شوند که سازندگان آنها ادعا می‌کنند با انتشار اصوات ماورای صوت موجب فراری شدن آفات (اعم از جوندگان یا حشرات) از محل آلوده و یا مرگ آنها می‌گردند. به این دستگاهها اصطلاحاً دورکننده‌های اولتراسونیک آفات گفته می‌شود که در کشورهای مختلف دنیا تحت نامها یا مارکها و در شکلهای مختلفی عـــرضه می‌شوند. این دستگاهها با ایجاد اصواتی با طول موج کوتاه و فرکانس بالا کار می‌کنند. فرکانس ایجاد شده توسط این دستگاهها بیش از 20000 هرتز است که اصولاً به این صداها اصطلاح ماورای صوت اطلاق می‌شود. شرکتهای عرضه‌کننده این تجهیزات معمولاً در بروشورهای تبلیغاتی خود می‌نویسند که صدای ایجاد شده توسط دستگاهشان تنها برای آفات قابل شنیدن بوده و برای آنها بسیار آزاردهنده است به طوری که یا محل را ترک می‌کنند و یا می‌میرند.

اصولاً صداهای قابل شنیدن توسط گوش انسان در محدوده فرکانسی بین 20 تا 20000 هرتز است به این معنا که فرکانسهای خارج از این بازه برای انسان قابل شناسایی نیست چرا که پرده صماخ گوش در اثر برخورد این اصوات با سرعت کافی و مورد نیاز برای ایجاد تحریک شنوایی به لرزش در نمی‌آید. اما حیواناتی نظیر سگ، خفاش و جوندگان، صداهای موجود در محدوده فرکانسی اصوات ماورای صوت را می‌شنوند. حشراتی نظیر ملخ، اصواتی در بازه فرکانسی 50 تا 100 کیلوهرتز و حشراتی مثل شب‌پره‌ها و بال‌غشائیان تا فرکانس 240 کیلوهرتز را می‌شنوند. البته این نکته که برخی از حشرات توانایی احساس اصوات ماورای صوت را دارند نمی‌تواند منتج به این نتیجه‌گیری شود که توان کشتن آنها یا فراری دادنشان از محل هدف را داشته باشند.

Benomyl

Benomyl 

CLASSIFICATION
Primary use:                 Systemic fungicide
Secondary use:               Acaricide, mite ovicide
Chemical group:              Benzimidazole carbamate

   GENERAL INFORMATION

   COMMON NAME:           Benomyl (ISO)

   Identity

         IUPAC chemical name:     Methyl 1-[(butylamino)carbonyl]-1H-
                                    benzimidazol-2-ylcarbamate

         CAS chemical name:       Carbamic acid, [1-(butylamino)carbonyl]-
                                    1H-benzimidazol-2-yl]-, methyl ester.

         CAS registry number:     17804-35-2

         RTECS registry number:   DD6475000

         Molecular formula:       C14H18N4O3

         Relative molecular mass: 290.3

                                           

         Trade names and synonyms: BenlateR;TersanR;
          Fungicide 1991;  methyl
      butylcarbamoyl - benzimidazolecarbamate

اطلاعیه

غیر مجاز بودن استفاده از سم دیازینون EW%50
مدیریت حفظ نباتات سازمان جهادکشاورزی استان تهران طی اطلاعیه ای اعلام کرد : سم دیازینونEW%50 ساخت کشور چین با تاریخ تولید اکتبر 2007 در سموم مجاز کشور قرار ندارد .

 اطلاعیه :

مدیریت حفظ نباتات سازمان جهادکشاورزی استان تهران طی اطلاعیه ای اعلام کرد :

با عنایت به دریافت گزارشاتی مبنی بر توزیع سم تحت نام دیازینون EW%50 ساخت کشور چین با تاریخ اکتبر 2007 ،بدینوسیله اعلام می دارد این سم در فهرست سموم مجاز کشور قرار نداشته و با توجه به ورود غیرقانونی آن میتواند موجب خسارت در باغات و مزارع کشاورزی گردد . لذا از عموم مصرف کنندگان سموم کشاورزی درخواست می شود با توجه به موارد فوق از خرید این محصول اکیداً خودداری نمایند .

بیوتکنولوژی

دانشمند ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکا، موفق شد نخستین حیوان دارای 15 درصد سلول‌های انسانی را به وجود آورد.

این حیوان گوسفندی با 15 درصد سلول‌های انسانی بوده و هدف از ایجاد آن پیشرفت به سمت این دورنماست که در آینده بتوان اندام حیوانات را برای پیوند زدن به انسان به کار برد.

 

پرفسور اسماعیل زنجانی، رییس دپارتمان بیوتکنولوژی حیوانی دانشگاه نوادا آمریکا

پرفسور اسماعیل زنجانی، استاد دانشگاه نوادا آمریکا برای کامل‌کردن تکنیک تزریق سلول‌های انسان بالغ به جنین گوسفند بیش از 7 سال زمان و نزدیک به 10 میلیون دلار هزینه استفاده کرده است.

در این تکنیک سلول‌های مغز استخوان انسان به جنین گوسفند تزریق می‌شود و پس از به دنیا آمدن، جنین ظرف 2 ماه کبد، قلب، ریه و مغزی خواهد داشت که دارای میزانی از سلول‌های انسانی بوده و می‌توانند برای پیوند استفاده شوند.

رییس ایرانی دپارتمان بیوتکنولوژی حیوانی دانشگاه نوادا آمریکا طی تحقیقات چند ساله خود با انتقال سلول‌های بنیادی انسانی به جنین گوسفند برای نخستین بار موفق به تولید گوسفندی با حدود 15 درصد سلول‌های انسانی در برخی اعضا شده است که به گفته وی می‌تواند برای پیوند عضو به بیماران نیازمند استفاده شود.

موفقیت این دانشمند ایرانی که بازتاب وسیعی در رسانه‌های جهان داشته افق جدیدی در درمان بیماران نیازمند به بافت‌های پیوندی توصیف شده است.

اگرچه علاوه بر گوسفندهای حاصل از تحقیقات پرفسور زنجانی حیوانات دیگر دارای سلول‌های انسانی نیز تولید شده‌اند، ولی به گفته این دانشمند ایرانی میزان سلول‌های انسانی گزارش شده در آن حیوانات بسیار اندک (زیر یک درصد) بوده و قابلیت استفاده از آنها در پیوند اعضا وجود نداشته است.

پرفسور اسماعیل زنجانی، رییس ایرانی دپارتمان بیوتکنولوژی حیوانی دانشگاه نوادا در سال 1318 در شهر رشت به دنیا آمده و پس از طی تحصیلات مقدماتی در ایران درجه دکتری خود را از دانشگاه نیویورک دریافت کرده است. وی مولف بالغ بر 240 مقاله علمی، سه فصل کتاب و برنده جوایز متعدد علمی است.

این دانشمند ایرانی مقیم آمریکا در گفت‌وگویی تلفنی با خبرگزاری دانشجویان ایران با تاکید بر این که هدف از انجام این تحقیقات و ایجاد حیوانات حاوی سلول‌های انسانی کمک به درمان بیماران دردمند است اظهار داشت: هدف نهایی این تحقیقات پیوند اعضا خصوصا کبد و پانکراس این گوسفندها به بیماران نیازمند به عضو پیوندی است که در تولید این گوسفندها از سلول های بنیادی گرفته شده از مغز استخوان آنها استفاده شده است.

وی خاطرنشان کرد: پیوند بافت‌های تولیدی به این روش با موفقیت در گوسفند و خوک انجام شده و در حال حاضر در مرحله کسب مجوز از اداره غذا و داروی آمریکا (FDA( و پیدا کردن افراد مناسب برای آزمایش آن روی بیماران نیازمند به پیوند کبد هستیم.

استاد ایرانی دانشگاه نوادا که از حدود هفت سال پیش تحقیقات و تجارب علمی خود در زمینه سلول درمانی را به تولید حیواناتی با سلول‌های انسانی به منظورپیوند اعضا به انسان متمرکز کرده در ادامه با اشاره به این که محققان این حوزه حیوانات دیگری از جمله موش‌هایی با سلول‌های انسانی نیز تولید کرده‌اند اظهار داشت: متاسفانه در آن حیوانات میزان سلول های انسانی بسیار اندک(حدود یک صدم درصد) بوده و قابل استفاده نیست ولی گوسفندهای تولیدی در این طرح دارای درصد قابل توجهی سلول های انسانی هستند که امکان استفاده از بافت‌های آنها جهت پیوند وجود دارد.

دکتر زنجانی تصریح کرد: در این روش حدود 10 میلی لیتر مغز استخوان از بیماران نیازمند به پیوند گرفته و سلول های بنیادی آن را جدا کرده و به جنین گوسفندی که در روز شصتم بارداری است تزریق می کنیم. بعد از حدود دو ماه گوسفندی به دنیا می آید که حدود 15 درصد سلول های انسانی دارد. این سلول ها کاملا کاربردی بوده و پروتیین‌هایی همانند پروتیین‌های ناشی از سایر سلول های انسانی تولید می‌کنند.

وی در عین حال خاطرنشان کرد: میزان سلول های انسانی در بافت های مختلف گوسفند تولیدی متفاوت است ولی بیشتر آنها حاوی سه تا 10 درصد سلول های انسانی هستند مثلا جگر حیوان، 15 درصد، قلب آن، 10 درصد و پانکراس آن حدود 9 درصد سلول های انسانی دارد. اگر کبد این گوسفند را به بیمار نیازمند به پیوند که منشا سلول های بنیادی تزریقی به جنین گوسفند بوده پیوند بزنیم، 15 درصد سلول های آن که ماهیت انسانی داشته و ازخود فرد ناشی شده توسط بدن حفظ شده و بقیه پس زده می شود که همین درصد سلول های انسانی، بقیه سلول های بافت کبد را نیز تولید می‌کند و به این ترتیب مشکل بیمار برطرف می شود.

این دانشمند ایرانی در گفت‌و‌گو با ایسنا افزود: اهمیت استفاده از این روش از آنجا ناشی می شود که به عنوان مثال از حدود 10 هزار بیماری که هر ساله در آمریکا به پیوند کبد نیاز دارند تنها حدود دو هزار نفر موفق به دریافت کبد پیوندی می شوند و در مورد سایر بافت های پیوندی هم همین مشکل وجود دارد.در این شرایط می توان با گرفتن مقدار اندکی از مغز استخوان فرد طی چند ماه عضو پیوندی مورد نیاز را در حیوانات تولید و به بیمار پیوند زد.

پرفسور زنجانی در ادامه درباره امکان افزایش درصد سلول های انسانی در ارگانیزم گوسفندان تولیدی به این روش گفت: این امکان کاملا وجود دارد که به جای یک مرحله انتقال سلول های بنیادی انسانی، دو یا سه بار این کار را انجام دهیم که با این تکنیک موفق شده ایم میزان سلول های انسانی را مثلا در بافت قلب و پانکراس گوسفندان تولیدی به ترتیب به 22 و 32 درصد افزایش دهیم.

وی درباره احتمال رد سلول های بنیادی تزریقی به جنین گوسفند گفت: طول دوره بارداری گوسفند حدود 145 روز است که جنین از حدود 75 روزگی سلول های بیگانه را پس می زند و تا قبل از آن قادر به تشخیص آنها نیست و چون در روش مورد استفاده در این طرح تزریق سلول های بنیادی در 60 روزگی جنین انجام می شود مشکل پس زدن آنها وجود ندارد.

پرفسور زنجانی در ادامه درباره روند آزمایش عملی این روش پیوند عضو اظهار داشت: ما قصد داریم به زودی این تکنیک را بر روی بیماران نیازمند به پیوند استفاده کنیم که عمده تحقیقات نیز بر روی کبد و پانکراس متمرکز شده است. البته پیش از این نیز موفق شده ایم با انتقال سلول های خوک به جنین گوسفند و سلول های گوسفند به جنین خوک، بافت های حاصل از حیوانات متولد شده را به گوسفند و خوک اولیه پیوند بزنیم و در مجموع به نظر نمی رسد مشکلی در انجام چنین پیوندهایی در انسان وجود داشته باشد.

رییس دپارتمان بیوتکنولوژی حیوانی دانشگاه نوادا در پایان با تاکید بر جهت گیری درمانی این طرح و توجه به اصول ایمنی زیستی در آن نگرانی های مطرح شده در این خصوص را بی مورد خواند و اظهار داشت: مهمترین نگرانی که در این زمینه ابراز شده این است که ممکن است چنین تحقیقاتی به تولید حیواناتی با مغز و احساس انسانی منجر شود در حالی که خوشبختانه میزان سلول های انسانی در مغز گوسفندهای تولیدی حتی کمتر از یک دهم درصد است و با این که می توان گوسفندی ساخت که تمام اجزای بدنش دارای مقداری سلول های انسانی باشد به هیچ وجه نمی توان تصور کرد سلول های مغز گوسفند به میزانی برسد که گوسفندی با مغز، فکر و احساسی مشابه انسان ساخته شود.

منبع: ایسنا

ساخت حسگر محافظ گیاهان در برابر آفات توسط محقق ایرانی

محقق ایرانی دانشگاه معتبر "بریتیش کلمبیا" تحولی نوین در صنایع کشاورزی جهان ایجاد کرده است. وی حسگر گیاهی را ساخته است که می تواند به کشاورز بگوید گوجه فرنگی ها یا سایر محصولات کشاورزی مستعد آفت زدگی هستند یا نه!
به گزارش خبرگزاری مهر، معمولا شته ها و سایر حشرات آفت زا از وضعیت محصولات کشاورزی نظیر گوجه فرنگی آگاه تر از کشاورزان هستند اما حسگر گیاهی ارایه شده از سوی پروفسور صابر میراسماعیلی، محقق برجسته دانشگاه بریتیش کلمبیا از این پس آگاهی بشر را جلوتر از آگاهی شته ها درخصوص وضعیت محصولات کشاورزی پیش خواهد بود.
فناوری نوینی که این محقق ایرانی ارایه کرده است در حقیقت دستگاه کنترل کننده ای است که به راحتی آفت زدگی محصولات کشاورزی را نشان می دهد. او سیستم پیچیده ای را متصور شده است که به کشاورزان این اجازه را می دهد تا علایم هشدار دهنده ارسالی از جانب گیاه را دریافت کرده و به پیش بینی مشکلات مربوط به جلوگیری از گسترش آفت ها بپردازند.
این محقق برجسته گفت : برخی گیاهان به هنگام مورد حمله قرار گرفتن از سوی حشرات موذی نوعی پیام موسوم به SOS منتشر می کنند. در حقیقت گیاهان به هنگام قرار گرفتن در شرایط استرس زا این علائم را منتشر می کنند. دانشمندان نشان داده اند که این علائم در واکنش به حملات "گیاه خواران" منتشر می شوند. ما اکنون می توانیم با استفاده از این فناوری نوین از این علائم استفاده کرده تا به بررسی دقیق وضعیت سلامتی گیاه بپردازیم.
محصولات کشاورزی به ویژه محصولات و سبزیجات گلخانه ای به شدت مستعد مورد حمله قرار گرفتن از سوی حشرات موذی و آفات هستند. درحالی که روش های سنتی کنترل آفات بر روی کنه ها متمرکز هستند، پروژه پروفسور میراسماعیلی این نگرش را به خود گیاه متوجه کرده است. درحال حاضر برنامه های مدیرت آفات در محیط های گلخانه ای ترکیبی از بررسی های دقیق و تصادفی است اما به گفته این محقق ایرانی زمانی که پای گلخانه های عظیم به میان می آید چنین روشی به یک چالش بزرگ علمی تبدیل می شود.
پروفسور میراسماعیلی که در سال 2003 راهی کانادا شد تا به ادامه تحقیقاتش بپردازد، افزود: ما با مشکل بزرگی روبرو هستیم. کشاورزان و باغبان ها به وسیله پخش کردن جانداران غارتگری که این حشرات موذی را می خورند به مبارزه با آنها پرداخته و در شرایطی که وضعیت بحرانی شود از حشره کش ها استفاده می کنند. به همین دلیل بوده است که راه حلی موثر ارایه کرده ام. اگر بتوانیم این آفات را پیش از گسترش کلنی آنها شناسایی کنیم، کنترل های بیولوژیکی نظیر استفاده از جانداران غارتگر می توانند موثرتر باشند.
طی سال آینده پروفسور میراسماعیلی به گردآوری پایگاه داده پردازی از ترکیبات شیمیایی گیاهان موسوم به volatiles می پردازد. قرار است که این محقق نمونه هایی از اطلاعات مربوط به سه محصول مهم کشاورزی یعنی گوجه فرنگی، خیار و فلفل سبز را تهیه کند.

گل کلم های ارغوانی ،سبز و نارنجی

دانشمندان  موفق به تولید  گل کلم های ارغوانی ،سبز و نارنجی شدند .

گل کلم های رنگی

 این سبزیجات متحیر کننده که از گل کلم سفید بدست امده اند و بعضی دانشمندان انها را حتی مفید تر از نوع سفید می دانند مزه مشابهی با نوع سفید دارند با این تفاوت که بارنگهای براقشان میز های غذا را جلایی تازه خواهند داد .

کمپانی اروپایی  Syngenta  تاکید می کند که گل کلم های رنگین کمانی تولیدی این شرکت نتیجه چندین دهه اطلاح نژادی است و  کار مهندسی ژنتیک نیست .

البته این اولین باری نیست که گل کلم های رنگی در انگلستان دیده شده اند ولی اولین باری است که این نوع محصولات به بازار عرضه می شوند .

گل کلم های رنگین کمانی حتی پس از پخت نیز رنگ خود را حفظ می کنند .

البته در امریکا گل کلم های رنگی چندین سال است که عرضه می شود .

همچنین در مورد هویج های نارنجی جالب است بدانید  که تا قرن ۱۷ میلادی تنها  هویج های سفید ،زرد و ارغوانی  مورد مطرف اروپایی ها بود  و رنگدانه نارنجی توسط فردی هلندی که متخصص اصلاح نژاد گیاهان بود برای جشن جشن خانوادگی پادشاهی هلند به هویج اضافه شد.

آشنایی با چند قارچکش

 

1- کاپتان Captan

کاپتان ترکیبی از گروه کاربوکسیدها است که به عنوان یک قارچکش با خواص پیشگیری کنندگی و معالجه کنندگی از آن استفاده می شود.

اسامی دیگر این قارچکش عبارت است از:

Orthocide, Phytocape, Marten, Strike, Merpan

مبدا پیدایش این ترکیب برای اولین بار در سال 1949 توسط کمپانی های شورون Chevron Chemical و استافر Stauffer Chemicalساخته شده ولی در حال حاضر توسط کمپانی زنکا Zeneca نیز تولید و به بازار عرضه می گردد و در کشور ما نیز توسط کارخانجات تولید سموم شیمیایی تولید می گردد.

درجه سمیت (LD50 ) این قارچکش حدود 9000 میلی گرم بر کیلو گرم است. تماس مستقیم آن ممکن است باعث تحریک و سوزش چشم و پوست شود.

فرمولاسیون این قارچکش به صورت پودر و تابل 50 و 80 درصد و همچنین مایع روان موجود است. مصرف این قارچکش بر روی واریته هایی از گلابی و واریته هایی از سیب مانند Red Delicious باعث گیاه سوزی می شود.

موارد مصرف:

این قارچکش را می توان روی بادام، سیب، زردآلو، گیلاس، انگور، شلیل، هلو، گیاهان زینتی، گلابی، گوجه، توت فرنگی، گوجه فرنگی و بر علیه بیماری های مختلف قارچی می توان مصرف نمود. از این ترکیب برای ضدعفونی بذر نیز می توان استفاده کرد.

بیماریهای مهم قابل کنترل یا پیشگیری:

آنتراگنوز، لکه سیاه سیب، پوسیدگی تلخ سیب، پوسیدگی سیاه گونه های بوتریتیس، قهوه ای شدن چمن ها، پوسیدگی قهوه ای، لکه برگی گیلاس، مرگ گیاهچه، سفیدکهای داخلی مانند سفیدکهای داخلی سیب زمینی و گوجه فرنگی، لکه آجری برگ بادام، لکه برگی ناشی از سپتوریا، بیماریهای غربالی درختان میوه هسته دار و چندین بیماری دیگر.

میزان و نحوه مصرف این سم:

برای سمپاشی روی اندامهای هوایی به میزان 5/2 در هزار و برای ضد عفونی بذور به نسبت 2 تا 5 در هزار توصیه می شود.

این قارچکش موارد مصرف مختلفی دارد مانند: ضدعفونی بذر، سمپاشی اندامهای هوایی، ضدعفونی بذور داخل جعبه های مخصوص کاشت، سمپاشی بعد از برداشت، ضدعفونی خاک قبل از کاشت و ضدعفونی قطعات سیب زمینی. برای مصرف این قارچکش حتما باید قبل از بوجود آمدن علائم بیماری آن را بکار برد. بذور ضد عفونی شده توسط این قارچکش را نباید به مصرف خوراکی رساند. این قارچکش با ترکیبات قلیایی سازگاری ندارد و با روغن ها قابل اختلاط نیست. اگر بعد از یک سمپاشی روغنی تابستانه مصرف شود باعث سوزندگی و خسارت به برگها و میوه ها می شود.

این قارچکش را می توان برای محافظت رنگ، پلاستیک و چرم نیز مورد استفاده قرار داد. این ترکیب همچنین می تواند به عنوان یک تنظیم کننده ریشه عمل کرده و باعث افزایش اندازه پرتقال و نارنگی شود.

 

2- بنومیل  Benomyl

بنومیل یک ترکیب از گروه بنزیمیدازول می باشد. قارچکشی سیستمیک است و برای سمپاشی اندامهای هوایی گیاه از آن استفاده می شود.

اسامی دیگر این قارچکش عبارت است از:

Agrocit, Benex, Benlate, Tersan

این ترکیب اولین بار در سال 1968 توسط کمپانی Nemours and E.l. Dupont de company  تولید و عرضه گردید و در حال حاضر در کشور ما توسط کارخانجات تولید سموم شیمیایی تولید می گردد.

درجه سمیت( LD50 ) این قارچکش بیش از 10000 میلی گرم بر کیلوگرم است لذا سمیت آن بسیار ناچیز است. این ترکیب به صورت پودر و تابل 50 درصد موجود می باشد. در صورتیکه به صورت صحیح و به میزان توصیه شده مورد استفاده قرار نگیرد باعث ایجاد گیاه سوزی می شود.

این قارچکش را می توان علیه بیماری قارچی روی بادام،سیب، زردآلو، جو، لوبیا، هویج، کرفس، کلم، مرکبات، خیار، بادمجان، انگور، خربزه، قارچ خوراکی، فلفل، بادام زمینی، چاودار، گلابی، گیلاس، هلو، پسته، آلو، گوجه، برنج، سویا، کدو، نیشکر، گوجه فرنگی، شلغم، چغندرقند، توت فرنگی، سیب زمینی و گیاهان زینتی و همچنین برای ضدعفونی بذور ذرت، سیر، کلم، سیب زمینی شیرین و شلغم مورد استفاده قرار داد.

بیماریهای مهم قابل کنترل یا پیشگیری:

این قارچکش دارای طیف اثر بسیار وسیعی بوده و می تواند بیماریهایی از قبیل آنتراگنوز، لکه سیاه سیب، پوسیدگی سیاه، بوتیریتیس، پوسیدگی قهوه ای، لکه برگی گیلاس، پوسیدگی طوقه، سرکوسپورا، فوزاریوم، کپک خاکستری، سفیدکهای سطحی، بیماریهای ناشی از پنیسیلیوم، بلاست برنج، سیاهک ها، پوسیدگی ساقه، گونه های مختلف قارچ ریزوکتونیا و اسکلروتینیا را کنترل نماید.

میزان و نحوه مصرف سم:

از این قارچکش به میزان 100 تا 600 گرم در 400 لیتر آب برای سمپاشی یک هکتار استفاده می شود. برای ضد عفونی خاک 50 تا 200 پی پی ام و برای ضدعفونی بذور به میزان 100 تا 150 گرم از ماده موثره توصیه و مصرف می شود.

اندامهای سمپاشی شده نباید مورد استفاده دام قرار گیرد. در مدت نگهداری، این ترکیب نباید مرطوب یا خیس شود.

این قارچکش بیماریهایی از قبیل سفیدک داخلی، لب شتری هلو، پوسیدگی میوه بر اثر قارچ ریزوپوس، گونه های مختلف قارچ هلمنتوسپوریوم، گونه های تیفولا، گونه های آلترناریا و قارچهای رده اُاُمیست را نمی تواند کنترل کند.

با آفت کشهایی که واکنش قلیایی از خود نشان می دهند قابل ترکیب نیست. بنومیل قارچکشی است که علاوه بر خاصیت پیشگیری می تواند بیماری را معالجه کند. این قارچکش به صورت سیستمیک عمل می کند. اثر این قارچکش در خاک بستگی به ریشه هایی دارد که در محل تیمار شده قرار دارند. دوام بسیار طولانی دارد و با سایر آفت کشها قابل اختلاط است. این ترکیب میتواند بعضی ازنماتدها رانیز کنترل نماید.

 

3- دودینDodine

دودین یک ترکیب از گروه گوانیدین است که به عنوان یک قارچکش برای پیشگیری و معالجه بیماری بصورت سمپاشی روی اندامهای هوایی گیاه به کار می رود.

اسامی دیگر این قارچکش عبارتند از:

Syllit, Cyprex, Carpene, Venturol, Radspor, Efuzin, Melprex, Guanidol

این ترکیب اولین بار در سال 1954 توسط کمپانی سیانامید تولید و عرضه شد. ولی در حال حاضر توسط کمپانی Kenogard نیز تولید می شود و در کشور ما نیز توسط کارخانجات تولید سموم شیمیایی تولید می گردد.

درجه سمیت( LD50 ) این قارچکش حدود 660 میلی گرم بر کیلو گرم است و لذا سمیت آن متوسط و نسبتا کم است. گاهی باعث تحریک و حساسیت پوست می شود. این ترکیب معمولا به صورت پودر و تابل 65 درصد موجود می باشد. در بعضی از کشورها گزارشاتی در مورد گیاه سوزی این ترکیب روی هلو و آلو ارائه شده و بر روی بعضی از رقمهای سیب مانند Golden Delicious، Grimes و Greening حالت زنگار و سوختگی بوجود می آورد. روی رقمهای گلابی Moore و Van Deman هم صدماتی از این قارچکش مشاهده شده است.

این قارچکش را می توان روی گیاهانی از قبیل سیب، توت فرنگی، گردو، گیلاس، گلابی، هلو، زیتون، زردآلو، پیاز و گیاهان زینتی استفاده نمود.

بیماریهای مهم قابل کنترل یا پیشگیری:

این قارچکش لکه سیاه سیب، پوسیدگی میوه، پوسیدگی قهوه ای، پیچیدگی برگ( لب شتری ) و تا حدودی سفیدک سطحی را کنترل می کند.

میزان و نحوه مصرف:

مقدار مصرف این قارچکش به نسبت 6/0 تا 2/1 در هزار است.

قبل از پیدایش علائم بیماری بایستی سمپاشی را شروع و در فواصل زمانی معین تکرار نمود که معمولا بین 7 تا 14 روز است. برای کنترل بیماری لکه سیاه سیب طی یک دوره 36 ساعته که باعث ایجاد آلودگی می شود باید سمپاشی را انجام داد.

این قارچکش با Chlorobenzilate ، روغن و امولسیونهای روغنی قابل اختلاط نیست. این قارچکش را نباید قبل یا بلافاصله بعد و یا نزدیک به سرما و زمان یخ زدگی مورد استفاده قرار داد. در مورد هلو بعد از ریختن گلبرگها این سم را نباید مصرف کرد. معمولا آب سنگین باعث ناسازگاری و یا غیر قابل اختلاط شدن این ترکیب می شود. این قارچکش هم خاصیت حفاظت کنندگی و هم خاصیت معالجه کنندگی دارد. برای زنبورها سمیت ندارد و نحوه فعالیت آن سیستمیک موضعی است.

 

4- مانکوزبMancozeb

مانکوزب یکی از مهمترین ترکیبات گوگردی آلی ( دی کارباماتها ) است که در مبارزه با بسیاری از بیماریهای گیاهی کاربرد دارد.

اسامی دیگر این ترکیب عبارتند از:

Dithane, Fore, Mancofol, Acarie-m, Blecar-MN, Manzeb, Manzin-80, Nemispor,

M – 45, Policar-MZ, Penncozeb,

مانکوزب تشکیل شده است از مانب و یون روی( Maneb + Zinc ion ) که حاوی 16 درصد منگنز، 2 درصد روی و 62 درصد یون اتیلن بی دی تیوکاربامات منگنز و اتیلن بیس دی تیوکاربامات حاوی یون روی می باشد که جمعا دارای 80 درصد ماده موثره است.

مانکوزب یک قارچکش محافظت کننده اندامهای هوایی از گروه کارباماتهاست.

این قارچکش اولین بار در سال 1961 توسط کمپانی های Rohm and Haas , ELF – Atochem , DuPont Chemical تولید شده است و در حال حاضر در کشور ما در کارخانجات تولید سموم شیمیایی تولید می گردد.

درجه سمیت( LD50 ) این ترکیب 4500 میلی گرم بر کیلوگرم است ولذا سمی است و ممکن است تماس مستقیم آن باعث تحریک و سوزش پوست شود. این قارچکش معمولا به صورت پودر و تابل 80 درصد به بازار عرضه می شود. اگر این قارچکش به صورت صحیح مصرف نشود در گیاه ایجاد سوختگی می نماید. ولی لازم به ذکر است که خاصیت سوزانندگی این ترکیب از مانب کمتر است.

این قارچکش را می توان روی گندم، جو، ذرت، پنبه، سیب، گلابی، خربزه، خیار، کدو، گوجه فرنگی، هندوانه، انگور، پیاز، چغندرقند، بادام زمینی و گیاهان زینتی استفاده نمود.

بیماری های مهم قابل کنترل و پیشگیری:

همانطوریکه اشاره شد مانکوزب را می توان برای کنترل بیماریهای مختلفی به کار برد مانند: لکه برگی، آلترناریایی، آنتراگنوز، پوسیدگی سیاه، بلایت برگی ناشی از قارچ بوتیریتیس، پوسیدگی قهوه ای، لکه برگی سرکوسپورایی، سفیدکهای داخلی، سوختگی اندامهای هوایی سیب زمینی و گوجه فرنگی، گونه های هلمینتوسپوریوم، فیتوفتورا، ریزوکتونیا، بلایت ناشی از پی تیوم، زنگ، لکه سیاه سیب و گلابی، لکه برگی ناشی از سپتوریا، کپک برفی ناشی از فوزاریوم، سیاهکهای پنهان معمولی گندم و جو.

میزان و نحوه مصرف:

میزان مصرف این قارچکش بسته به نوع بیماری به نسبت 2 تا 3 در هزار برای سمپاشی روی اندامهای هوایی و برای ضدعفونی بذر استفاده می شود. در مورد سمپاشی به منظور اینکه سم روی تمامی اندامها پوشش کاملی بوجود آورد لازم است آن را با مقدار کافی آب و یک پخش کننده مصرف کرد. فواصل دفعات مصرف این قارچکش حدود 7 تا 10 روز می باشد.

در زمان نگهداری و انبار کردن این سم هرگز نباید این ماده مرطوب یا خیس شود. بذور ضد عفونی شده و یا اندامهای سمپاشی شده نباید به مصرف خوراک دام برسد. همچنین این سم برای ماهیها سمی است.

در مورد قطعات بذری سیب زمینی برای کنترل قارچ فوزاریوم که باعث پوسیدگی تکه های بذری می شود و برای بیماری بذر زاد Common Scab نیز مصرف می شود.

 این قارچکش با بیشتر آفت کشهای معمولی سازگاری دارد، وقتی به عنوان یک قارچکش محافظت کننده به کار رود بیشترین اثر خود را دارد.

لکه قهوه ای یونجه

 Alfalfa common leaf spot



عامل بیماری قارچ Pseudopeziza medicaginis از گروه آسکومیستهاست. این بیماری کم وبیش در تمام مناطق ایران وجود دارد. علائم عبارت است از تشکیل لکه های گرد قهوه ای رنگ به قطر 1-2 میلی متردر روی برگچه ها که در صورت زیاد بودن تعداد لکه ها، برگچه ها ممکن است خشک شده و بیفتد و کیفیت محصول کاهش یابد. اما به طور کلی خسارت این بیماری چندان مهم نیست.

آپوتیسیوم قارچ به شکل یک نقطه برجسته کوچک در وسط لکه های روی برگ تشکیل میشود که حاوی آسکهای استوانه ای و آسکوسپورهای تک سلولی است. همچنین در آپوتسیوم رشته های عقیمی به نام پارافیز در لابه لای آسکها دیده میشود.

این قارچ زمستان را بصورت میسلیوم یا آپوتسیوم در برگهای ریخته ولی نپوسیده گیاه می گذارند. آپوتسیوم در فصل رشد و نمو گیاه، هر وقت شرایط مساعد شد، تشکیل شده و آسکوسپورها مرتباً آزاد شده و تولید آلودگیهای جدید میکنند.

کنترل:

1- استفاده از ارقام مقاوم.

2- برداشت زود هنگام یونجه.

3- در صورت آلودگی شدید از مانب 2 و wp80% در هزار استفاده می کنیم

موریانه ها غذای خود را با گوش دادن انتخاب می کنند!

موریانهگرچه موریانه ها مشهورند به این که غذای خود را انتخاب نمی کنند اما در واقع می توانند کاملا انتخابی عمل نمایند. در واقع علاوه بر انتخاب چوب از لحاظ سختی و خوشایند بودن ، گونه های مختلفی هستند که اندازه های خاص چوب را می پسندند که این یک راه اجتناب از رقابت با دیگر موریانه هاست.چگونگی دقیق کنترل این اندازه گیری دانشمندان را متحیر ساخته اما این موجودات نابینا هستند و ابعاد قطعه چوب را قبل از آن که در داخل آن جای گیرند نمی سنجند.به گزارش سایت scium.com ، تحقیقات جدید نشان می دهد این موجودات چوب منتخب خود را با گوش دادن برمی گزینند.محققان استرالیایی موریانه های چوب خشک (کریپتوترس دامستیکوس) را مورد بررسی قرار دادند تا دریابند چه فاکتورهایی تصمیم آنها را برای خوردن تحت تاثیر قرار می دهد.این محققان قطعات چوب به اندازه های مختلف را در اختیار این حشرات گذاشتند و صداهایی که بهنگام حرکت و جویدن چوب ایجاد می کردند را ثبت نمودند.موریانه ها قطعات کوچکتر چوب را ترجیح می دادند اما زمانی که دانشمندان ویبراسیون ها را در چوب تازه با اندازه مشخص ثبت کردند و این قطعات چوبی با اندازه های مشخص را به گروه جدیدی از موریانه ها دادند ، دریافتند که حشرات ترجیحا به نمونه هایی که صداهای «بلوک کوچک» را داشتند تونل زدند حتی زمانی که قطعه چوب واقعا بزرگتر بود

یک‌ کیلو بال‌ مگس‌ مهریه‌ زن‌ جوان

بال مگس مهریه زن جوانزن‌ جوان‌ وقتی‌ تصمیم‌ شوهرش‌ را برای‌ جدایی‌ قطعی‌ دید، مهریه‌اش‌ را که‌ یک‌ کیلو بال‌ مگس‌ است‌ به‌ اجرا گذاشت‌.
به‌ گزارش‌ خبرنگار ما، این‌ زن‌ 40 ساله‌ که‌ سعیده‌ نام‌ دارد، به‌ قاضی‌ شعبه‌ 264 دادگاه‌ خانواده‌ گفت‌: شوهر اولم‌ مرد جوانی‌ بود که‌ بعد از 6 سال‌ زندگی‌ ترکم‌ کرد و به‌ خارج‌ رفت‌، مدتی‌ بعد با یک‌ مرد دیگر ازدواج‌ کردم‌، او هم‌ براؤر سکته‌ مغزی‌ جان‌ خود را از دست‌ داد، تصمیم‌ داشتم‌ دیگر ازدواج‌ نکنم‌، چون‌ بچه‌های‌ شوهر دومم‌ هم‌ بسیار مرا اذیت‌ کرده‌ بودند، به‌ خانه‌ پدری‌ام‌ برگشتم‌، پدر و مادر پیری‌ داشتم‌ که‌ بسختی‌ می‌توانستند خودشان‌ را اداره‌ کنند.
به‌ همین‌ خاطر در مطب‌ پزشکی‌ به‌ عنوان‌ تزریقاتچی‌ مشغول‌ به‌ کار شدم‌، آدم‌های‌ زیادی‌ به‌ آنجا رفت‌ و آمد داشتند، بعضی‌ از آنها از من‌ خواستگاری‌ می‌کردند، اما قبول‌ نمی‌کردم‌، چون‌ دوبار تجربه‌ تلخی‌ را پشت‌ سر گذاشته‌ بودم‌.
این‌ زن‌ ادامه‌ داد: بعد از 2 سال‌ کارکردن‌ پزشکی‌ که‌ برایش‌ کار می‌کردم‌ به‌ من‌ پیشنهاد کرد با او ازدواج‌ کنم‌. هرچند نسبت‌ به‌ من‌ سنش‌ زیاد بود، قبول‌ نکردم‌ اما با اصرار زیاد مرا راضی‌ کرد. او به‌ من‌ گفته‌ بود، همسر و فرزندش‌ در امریکا زندگی‌ می‌کنند و او سال‌ها پیش‌ از همسرش‌ جدا شده‌ است‌ و حالا تنها زندگی‌ می‌کند. من‌ هم‌ که‌ سختی‌ زیادی‌ را در طول‌ این‌ سال‌ها کشیده‌ بودم‌، فکر کردم‌ اگر ازدواج‌ کنم‌، از این‌ بدبختی‌ نجات‌ پیدا می‌کنم‌ و شاید این‌ بار موفق‌ باشم‌، اما باید کاری‌ می‌کردم‌ تا شوهرم‌ از من‌ جدا نشود. به‌ همین‌ خاطر شرط‌ کردم‌ که‌ باید یک‌ خانه‌ به‌ نامم‌ بخرد و یک‌ کیلو هم‌ بال‌ مگس‌ مهرم‌ کند، او هم‌ پذیرفت‌. یک‌ ماه‌ بعد به‌ عقد هم‌ درآمدیم‌. ....

مگس جالیز

Dacus ciliatus

(Diptera:tephritidae )



این افت خانواده کدوئیان به ترتیب خیارو هندوانه وطا لبی و کدو را برای تغذیه ترجیح میدهد.فعالیت این حشره روی گیاهان غیر زراعی نظیراستبرق و هندوانه ابو جهل نیز گزارش شده است.

زیست شناسی:

زمستان را بصورت شفیره در خاک بسر می برد .حشرات کامل در دهه سوم خرداد ماه از شفیره های زمستان گذران خارج و یک تا سه روز بعد جفت گیری و دو تا سه روز بعد از جفت گیری در عمق 1.5میلیمتر زیر پو ست میوه های جوان در دستجات 20 تا 30 عددی تخمریزی می نمایند .تخمها پس از 2 تا 3 روز تفریخ شده و لاروها به طرف داخل میوه حرکت میکنند.محل تخمریزی بعد از مدتی به رنگ قهوه ای تیره در می اید و تغییر شکل میدهد. این تغییر شکل در نهایت بصورت خمیدگی در میوه خودنمایی میکند. لاروها ی کامل از میوه ها خارج شده و غالبا"در عمق کمتر از 5 سانتی متری خا ک تبدیل به شفیره می شوند.طول دوره لاروی 7 تا 11 روز و شفیرگی 9 تا 12 روز و طول یک نسل 25 تا 45 روز می باشد .و درشرایط مشهد 4 نسل در سال دارد.



کنترل مگس جالیز:

1- مبارزه زراعی بدین ترتیب صورت می گیرد که میوه کوچک را در برگ گیاه پیچیده و زیر خاک می گذارند تا از حمله مگس محفوظ بماند.این عمل هنگام گل گیری خربزه و طالبی انجام می گیرد.

2- سه تا چهار نوبت سم پاشی بوسیله فوزالون (زولون) امولسیون 35 درصد یا دیازینون 60 درصد به نسبت 1.5 لیتر در هکتار و اولین سم پاشی زمانی است که اکثر میوه ها فندقه باشند. بعد از 6 روز سمپاشی را تکرار می کنند. سایر سموم:

1. تری کلروفن(دیپترکس) sp80%و 1.5 کیلوگرم

2. دیمتوآت(روکسیون) EC40% و 1.5 لیتر در هکتار

سپردار واوی سیب



Lepidosaphes malicola

(Hom.: Diaspididae)

این آفت به درختان سیب، هلو، گوجه، زردآلو و ندرتاً گلابی حمله می‌کند. در روی درختان بید، تبریزی، یاس و عده دیگری از درختان زینتی نیز مشاهده شده است. این آفت به سیب‌های شفیع‌آبادی، شمیرانی، مورو، لاله و به خصوص سیب گلاب بیشترین خسارت را وارد می‌کند. سیب‌های مشهدی و زرد و قرمز لبنانی کمتر آلوده می‌شود. سپردار واوی سیب به تمام قسمت‌های هوایی درخت سیب از قبیل تنه، شاخه، برگ و میوه حمله می‌نماید. درختان آلوده دارای برگ‌های کوچک و پریده رنگ، میوه‌های بدشکل و ریز و سرشاخه‌های خشک می‌باشند.



زیست‌شناسی

سپردار واوی سیب زمستان را به صورت تخمهای سفید رنگ شکری به تعدادی در حدود 100 عدد در زیر سپر ماده می‌گذراند. تخم‌ها دارای دیاپوز اجباری می‌باشند. پوره‌ها در شرایط کرج در اواسط اردیبهشت ماه بیرون می‌آیند و به خوبی روی تنه درختان میزبان حرکت می‌کنند و به سهولت توسط باد جابجا می‌شوند. پس از پیدا کردن محل مناسب بلافاصله تغییر جلد می‌دهند. پاها و شاخک‌ها را از دست داده و ثابت می‌شوند. در این موقع در اطراف بدن حشره رشته‌های مجعد مومی شبیه به پنبه مشاهده می‌شود که به مرور متراکم شده و به صورت هاله‌ای اطراف بدن حشره را می‌گیرد. پوره سن 2 پس از 15 تا 20 روز تغذیه تغییر جلد می‌دهد و در این حالت حشره نر تبدیل به شفیره می‌شود و کمی بعد حشره کامل بالدار زیر سپر خارج می‌شود. پوره‌های نسل دوم این آفت در اواسط مرداد ماه مشاهده می‌شوند. سپردار واوی سیب دارای دو نسل می‌باشد. طبق نظر برخی محققین در نواحی گرمسیر اصفهان نسل سومی از این حشره مشاهده می‌شود.



کنترل:

1- Fiscus = (physcus) testaceus

Aphlinidae

علاوه بر تعداد زیادی از کفشدوزک‌ها، زنبورهای پرازیتوئید فوق از خانواده Aphelinidae زمستان را به صورت لارو در داخل بدن حشره ماده می‌گذرانند و در بهار موقعی که پوره‌ها شروع به تعویض جلد کردند این زنبورها خارج شده و در بدن پوره‌های سن دوم شروع به تخمریزی می‌کنند.

3- Hemisarcoptes malus (Acari: Hemisarcoptidae)

کنه فوق پرداتور تخم شپشک واوی سیب بوده و خود و پوره‌هایش از تخم این حشره تغذیه می‌کنند. زمستان به صورت ماده بالغ در بین توده‌های تخم در زیر سپرهای این حشره سپری می‌کنند



کنترل شیمیایی:

. مبارزه شیمیایی باید زمانی باشد که شپشک در مرحله Crawler باشد و 75% پوره‌های از زیر سپر خارج شده باشند.

1. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2در هزار

2. اتیون EC47% و 1.5 درهزار

3. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار

4. کلرپیریفوس(دورسبان) EC40.8% و1.5- 1 درهزار

5. روغن امولسیون شونده O 80% و 5/. درصد

سم‌پاشی زمستانه اواخر زمستان به صورت روغن‌پاشی (سموم روغنی Volk) پس از سپری شدن اوج سرمای زمستان و قبل از بیداری درختان انجام می‌شود (روغن‌های زمستانه دارای هیدروکربن اشباع کمتری هستند).

زنبور عسل



زنبورعسل عسل و زنبور عسل از زمانهای بسیار دور شناخته شده‌است و در باره آن سخن گفته‌اند، در زمان قبل از اسلام مردمان پیشین درباره عسل و استعمال آن سخن گفته‌اند، در ایام جاهلی عربهای ما قبل از اسلام و در اشعار شاعران نام عسل و زنبور عسل بسیار ذکر شده‌است. در عصر اسلام خداوند تبارک وتعالی سوره‌ای بنام :(سُورَة الَنحَل) یعنی «زنبورعسل»، نازل فرموده‌است. و در آیاتی مُبین و مُنَزَه فوائد ومنافع عسل بر انسان بیان فرموده‌است. در جمعیت سالم وکامل سه نوع زنبورعسل وجود دارد:
  • یک ملکه .
  • چندصد تا حدود یک هزار عدد زنبورنر .
  • چندهزار تا چند ده هزار زنبور کارگر .
ملکه

ملکه مادر کندو بوده و جنسیت آن ماده می‌باشد. طول بدن ملکه هیجده میلیمتر می‌باشد. بال‌های آن کوچک بوده و خرطوم آن توانایی جمع آوری شهد گلهارا نداشته و درعوض دارای شکمی بزرگ‌تر از ماده‌های کارگر بوده و دو تا ششسال می‌تواند زنده بماند. ولی در زنبورداری تجاری بیش از دو سال از یکملکه استفاده نمی‌شود. ملکه عسل و گرده نمی‌خورد و بجای آنژله رویالمصرف می‌کند.
زنبور نر

زنبورهای نر در کندو تنها وظیفه بارور نمودن ملکه را دارند و دارای نیشنمی‌باشند. دارای سر و بالهای بزرگ می‌باشند. توانایی جمع‌آوری شهد و گردهرا نداشته و ۲۴ روز زنده می‌مانند.
زنبور نر در حجره‌های بزرگ‌تری نسبت‌به زنبورهای کارگر پرورش می‌یابند. تخمهای بارورنشده ملکه به زنبور نر تبدیل می‌شوند.
زنبور کارگر

جنسیت زنبورهای کارگر ماده بوده. طول بدن آنها ۹ میلیمتر می‌باشد. در یک کندوی قوی با تعداد ۱۰قاب ۷۰ هزار زنبور کارگر وجود دارد. زنبورهای کارگر با اینکه ماده هستندتوانایی بارور شدن ندارند. ولی در صورت نبودن ملکه در کندو می‌توانند تخمریزی کنند. که در زنبورداریماده تخم‌گذارگفته می‌شود. نیش زنبورهای ماده خاردار بوده و طول آن در حدود ۱ میلی متر می‌باشد. به خاطر وجود همین خارها پس از نیش زدن و ورودزهربه بدن موجوداتی که ساختار گوشتی دارد نیش در پوست گیر کرده و موجب جداشدن کیسه زهر از زنبور می‌شود. و پس از چند دقیقه زنبوری که نیش زده خواهدمرد .
وظایف زنبورکارگر

جمع آوریشهد - گرده - آب - بره موم - پاسبانی از کندو - تولید عسل - رسیدگی به ملکه - پرورش نوزادان - رسیدگیبه کندو و پاکیزه‌گی آن از بیشترین وظایف زنبورهای کارگر می‌باشد.

آفتکشها و سرطان

آفتکشها از طریق مکانیسمهای مختلفی باعث ایجاد سرطان میشوند. این مکانیسمها عبارتند از:
1- تاثیرات ژنتیکی- ایجاد تغییرات مستقیم در Dna
2- جهش- باعث تثبیت و تکثیر سریع کلنهای غیر نرمال می شود. این فرآیند شامل تاثیرات اندوکرینی است که ممکن است باعث تحریک خاموش و آرام اما سرطانی شدن سلولهای حساس هورمنی بشود
3- تاثیرات سمی روی سیستم ایمنی- از کار انداختن مکانیسم طبیعی مقابله با سرطان در بدن
برای ایجاد مسمومیت در بدن لارم است میزا ن سم در بدن حداقل به یک غلظت خاصی برسد تا علائم مسمومست در بدن ظاهر شوداما برای مواد مسموم کننده ژنتیکی و مختل کننده هورمنها یک آستانه واقعی که هیچگونه خطری پائین تر از آن نباشد وجود ندارد. دانشمندان بر اساس دانش کنونی به این نتیجه رسیده اند که حتی یک دز خیلی کم از عامل شیمیایی مسموم کننده ژنتیکی میتواند باعث تبدیل یک سلول سالم به یک سلول بدخیم بشود.
درخصوص سیستم غدددرون ریز دانشمندان عنوان نموده اند از آنجا که هورمنهای درون ریز همانند استروژن خود توسعه دهنده سرطان شناخته شده اند لذا هر عامل خارجی اضافی که به این احتمال که از قبل موجود بوده است اضافه شود بروز سرطانرا افزایش می دهد. بنابراین حداقل بر اساس تئوری میتوان عنوان نمود که حتی در معرض بودن دزهای پائین برای بروز سرطان موثر است و سلامت انسان را با خطر مواجه می کند. سرطان غیر هاچکین لنفوسیتی (nhl) که همه گیری خاموش نیز نام دارد در دهه گذشته سالانه 3الی 4 درصد افزا یش نشان می دهد. بعضی از دانشمندان در تحقیقات خود این مقدار را 2/4 تا 8 درصد عنوان نموده اند.
تحقیقات بسیاری همبستگی خاصی را بین علفکشهای گروه فنوکسی مانند 24d با این بیماری نشان داده است. تحقیقات دیگری نیز ارتباط بین سموم لیندن، کارباریل، کلردان، دیازینون، دیکلروس، مالاتیون، نیکوتین و تاکسافون را با سرطانnhl را نشان داده است.
تحقیقات دیگری در ایتالیا آشکار ساخت که افرادی که در مزارع کشت برنج و یا در نزدیکی محلی زندگی می کنند که علفکشهای فنوکسی (مانند 24d) مورد استفاده قرار می گیرد احتمال بروزnhl در آنها دو برابر است. تحقیق دیگری در کانادا نیز این مطلب را مورد تایید قرار داد. همچنین تحقیق دیگری افزایش احتمال بروز این نوع سرطان را برای حیوانات اهلی که در معرض 24d قرار دارند اثبات نموده است.
وقوع سرطان میلوسیت Multiple Myeloma (mm) در دهه های اخیر در کشورهای صنعتی افزایش داشته است. محققین آمریکایی این افزایش را سالانه 4 درصد گزارش نموده اند. در اسپانیا از دهه 1960 تا 1980 این افزایش سالانه 10 درصد گزارش شده است. تحقیقات نشان داده است که کاربرد علفکشها احتمال بروز Mm را 8 برابر افزایش می دهد.
ارتباط بین بروز سرطان گلبولهای سفید خونhcl و سموم ارگانو فسفره در تحقیقات اخیر محققین مورد تایید قرار گرفته است.
همچنین ارتباط بین سموم 24d ، آترازین و کاپتان با سرطان Myelodysplastic Sydrome (msd) در تحقیقات مشخص شده است و باغدارانی که در معرض این سموم هستند سه برابر سایرین احتمال بروز این نوع سرطان را دارند.
علفکشهای فنوکسی مانند 24d نیز در بروز سرطان بدخیم Sts نقش دارند.و احتمال بروز افرادی که در معرض علفکشهای فنوکسی قرار دارند 10 برابر بیشتر از سایر افراد است.
تومورهای سیستم عصبی مرکزی از جمله سرطانهایی است که اخیرا شیوع آن 50 تا 100 درصد افزایش داشته است. تحقیقات نشان داده است که احتمال بروز این نوع سرطان در کشاورزان نسبت به سایر مشاغل در بالاترین نقطه وجود دارد.
همچنین احتمال بروز سرطان در کارگرانی که در معرض سموم هستند نسبت به سایر افراد دو برابر است.
کشاورزانی که در محیط کارشان از سموم آلاکلر استفاده می کنند 50 درصد بیشتر از سایر افراد احتمال بروز سرطان روده را دارند و این سابقه کاربرد اگر 5 سال و یا بیشتر باشد احتمال بروز سرطان روده 5 برابر بیشتر از سایر افراد است. سموم حشره کش کلردان، هپتاکلر، ایندرین، آلدرین و دیلدرین احتمال بروز این نوع سرطان چهار برابر افزایش می یابد.
طی 20 سا ل گذشته احتمال بروز سرطان دستگاه ادراری در آمریکا بطور سالانه درمردان و زنان سفید پوست بترتیب 1/3 و 9/3 درصد و در مردان و زنان سیاه پوست 9/3 و 3/4 درصد افزایش داشته است و تحقیقات همبستگی بین کاربرد سموم و بروز این نوع سرطان را آشکار ساخته است.
افزایش سرطان بیضه در اروپا بطور سالانه ازسال 1940 از 3/2 در صد به 2/5 درصد افزایش داشته است. این آمار در ژاپن 6/6 درصد است و در آمریکا نیز آمار مشابهی وجود دارد. تحقیقات احتمال بروز این نوع سرطان را در بین کارگرانیکه با علفکشهای گروه فنوکسی و کلروفنول در تماس هستند بیشتر نشان می دهد.
تحقیقات بسیاری ارتباط معنی داری بین وقوع سرطان پروستات و مشاغلی که با علفکشها در ارتباط هستند به اثبات رسانده است.
سرطان تیرویید نیز از جمله سرطانهایی است که احتمال بروز آن در افرادی که در معرض علفکشهای فنوکسی قرار دارند بیشتر است. تحقیقات در ایالت مینسوتا نشان داد مصرف سموم قارچکش زینب، مانب و مانکوزب، احتمال بروز این نوع سرطان را در افرادسه برابر بیشتر می کند.
سالانه 8000 کودک زیر 15 سال به تومور مغز و سرطان خون مبتلا می شوند و کودکانی که والدینشان در محیطی کار می کنند که با سموم سر و کار دارند احتمال بروز سرطان خون و سرطان Nhl بیشتر است .
__________________